پنتاگون و باز تعریف نقش سیلیکون ولی در توسعه هوش مصنوعی نظامی

پنتاگون و باز تعریف نقش سیلیکون ولی در توسعه هوش مصنوعی نظامی به گزارش آنی تل، هوش مصنوعی دیگر صرفا یک ابزار فناورانه برای بهبود بهره وری اقتصادی یا توسعه خدمات دیجیتال نیست، بلکه به یک مؤلفه بنیادین و استراتژیک در معادلات امنیت ملی ایالات متحده بدل شده است.



به گزارش آنی تل به نقل از مهر؛ در چنین شرایطی، جهان با ورود به مرحله دوم توسعه هوش مصنوعی نظامی، شاهد تحولی عمیق در الگوهای بهره برداری از این فنآوری در محیط های عملیاتی است؛ تحولی که شامل به کارگیری مدلهای زبانی مولد نظیر «ChatGPT» برای تحلیل اطلاعات، ارزیابی تهدیدات و حتی مشارکت در تصمیم سازی های نظامی می شود.
به عقیده کارشناسان، این گذار، فقط جنبه تکنولوژیک ندارد بلکه بازتابی از پیوندهای نهادی و تاریخی میان صنایع فناوری پیشرفته در سیلیکون ولی و ساختار نظامی-امنیتی ایالات متحده محسوب می شود. ریشه این پیوند به دوران جنگ سرد بازمی گردد و الان خودرا در قالب همکاریهای گسترده، قراردادهای تحقیقاتی و به کارگیری مدلهای پیشرفته در زنجیره تصمیم گیری نظامی، نمایان کرده است. مهر در این نوشتار کوتاه، به بررسی ابعاد مختلف استفاده از هوش مصنوعی در ساختار نظامی آمریکا، فرصت ها و تهدیدهای امنیتی ناشی از آن و همین طور زمینه های نهادی و تاریخی این رابطه فناورانه-نظامی می پردازد.

گذار از مرحله اول به مرحله دوم هوش مصنوعی نظامی

فاز نخست استفاده از هوش مصنوعی در ساختار نظامی ایالات متحده با پروژه هایی چون «میوِن» (Project Maven) در سال ۲۰۱۷ آغاز شد. این پروژه با هدف استفاده از بینایی ماشین برای تحلیل خودکار تصاویر پهپادی طراحی شد؛ تحولی که بصورت خاص برای شناسایی و طبقه بندی اهداف در میادین نبرد و کاهش زمان واکنش عملیاتی به کار گرفته شد. در این فاز، تمرکز بر سامانه های تشخیص الگو، تشخیص چهره و دسته بندی اشیا در تصاویر هوایی بود.
این در صورتی است که طی سالیان اخیر و با شتاب گیری پیشرفت در عرصه مدلهای زبانی مولد، مرحله دوم این تحول فناورانه شروع شد؛ فازی که در آن هوش مصنوعی نه فقط برای پردازش داده های تصویری، بلکه برای تحلیل متون، برآورد تهدیدات، تولید سناریوهای عملیاتی و حتی پیشنهاد گزینه های تصمیم گیری نظامی استفاده می شود. بعنوان مثال، در یکی از مانور نظامی اخیر آمریکا در منطقه پاسیفیک، دو نیروی تفنگدار دریایی ایالات متحده برای اولین بار از چت باتی شبیه به «ChatGPT» جهت تحلیل اطلاعات جاسوسی و تشخیص علایم هشدار سریع استفاده کردند. این ابزار توانست با پردازش صدها منبع اطلاعاتی، روندهای مشکوک را استخراج کرده و سفارش هایی برای اقدامات بعدی عرضه نماید.
این تغییر، فقط به مفهوم بهبود راندمان اطلاعاتی نیست، بلکه نقطه عطفی در تحول الگوریتم های تصمیم سازی نظامی محسوب می شود؛ الگویی که در آن مدلهای زبانی به عنوان تحلیل گر، مترجم داده و حتی مشاور عملیات در کنار فرماندهان عمل می کنند. در این چارچوب، مرز میان ابزارهای پشتیبان اطلاعاتی و سامانه های فعال در پروسه تصمیم گیری نظامی، به صورت رو به ازدیادی درحال از میان رفتن است.
با عنایت به تحولات فناورانه اخیر، در راه توسعه این فناوری ها، سه پرسش اساسی مطرح می شود:

۱. حدود مداخله انسان در پروسه تصمیم گیری چیست؟

اصطلاح رایج «انسان در حلقه» (human in the loop) به عنوان راهکاری برای ممانعت از اشتباهات خطرناک سیستم های هوش مصنوعی مطرح می شود، اما بگفته هایدی خَلاف، کارشناس ارشد مؤسسه مطالعاتی «AI Now»، وقتی مدلها از هزاران داده استفاده می نمایند، راستی آزمایی انسانی در عمل نا ممکن می شود.
۲. آیا هوش مصنوعی موجب شفاف سازی یا ابهام در طبقه بندی اطلاعات می شود؟ مدلهای زبانی مولد می توانند با ترکیب داده های غیرمحرمانه، به اطلاعاتی دست یابند که ماهیتاً محرمانه هستند؛ پدیده ای که به آن «طبقه بندی بر پایه تجمیع» (classification by compilation) می گویند. شرکت هایی نظیر «Palantir» در تلاش هستند که با کمک هوش مصنوعی، تشخیص سطح محرمانگی اسناد را خودکار کنند، اما هنوز استانداردهای مشخصی برای این کار تدوین نشده است.

۳. هوش مصنوعی تا کجای زنجیره تصمیم گیری نظامی نفوذ می کند؟

مدل های فعلی نه فقط داده پردازی می کنند، بلکه به سوی پیشنهاد عملیاتی و تعیین اهداف نظامی سوق یافته اند. بر اساس گزارش مرکز «CSET» دانشگاه جورج تاون، فرماندهان نظامی به صورت رو به ازدیادی به این مدلها برای تصمیم سازی در سطوح عملیاتی اعتماد دارند. این در حالیست که حتی در یادداشت امنیت ملی دولت بایدن نیز هشدارهایی در مورد نیاز به کنترل بر تصمیم گیری های حیاتی مبتنی بر هوش مصنوعی ذکر شده بود؛ هرچند مسیر فعلی دولت ترامپ متمایل به کاهش نظارت و افزایش سرعت رقابت است.

سیلیکون ولی؛ اکوسیستمی ساخته دست پنتاگون

علی رغم تصور عمومی، پیوند میان سیلیکون ولی و پنتاگون یک پدیده نوظهور یا ناشی از ضرورت های ژئوپلیتیک قرن بیست ویکم نیست، بلکه ریشه های عمیقی در تاریخ جنگ سرد دارد. در آن دوران، ایالات متحده بدنبال برتری فناورانه بر رقیب قدرتمند خود، شوروی، سرمایه گذاری گسترده ای بر روی پژوهش های علمی، پروژه های مهندسی و توسعه صنایع الکترونیکی و محاسباتی انجام داد. این سرمایه گذاری ها عمدتا از طرف نهادهایی نظیر وزارت دفاع (DOD) و آژانس پروژه های پژوهشی پیشرفته دفاعی (DARPA) صورت پذیرفت که هدف آنها نه فقط پیشرفت علمی، بلکه تسلط راهبردی فناورانه بود.
شرکت هایی نظیر «Fairchild Semiconductor» و «Varian Associates»، که از اولین بنیان گذاران اکوسیستم فناورانه سیلیکون ولی محسوب می شوند، با اتکا به قراردادهای نظامی ارتش آمریکا توانستند رشد کنند. همین طور پروژه «ARPANET» که بعدتر به ظهور اینترنت منجر گردید، یک پروژه تماماً نظامی بود که برای افزایش امنیت و قابلیت اطمینان ارتباطات در وضعیت بحران طراحی شد. علاوه بر این، دستیار صوتی «Siri» نیز که امروز در تلفن های هوشمند به کار می رود، ریشه در پروژه های هوش مصنوعی «DARPA» دارد. دانشگاه استنفورد و دیگر نهادهای علمی منطقه نیز با تشویق دولت فدرال، محققان خودرا به مشارکت در پروژه های نظامی و امنیتی تشویق کردند و این سیاست موجب شد تا مرز میان پژوهش دانشگاهی و نیازهای دفاعی به مرور کمرنگ شود.
در این فرایند، الگویی شکل گرفت که مورخان آنرا «نقشه راه سیلیکون ولی» می نامند؛ ائتلافی میان دولت، دانشگاه و صنعت که محور آن منافع امنیتی و نظامی ایالات متحده بود. این الگو نه فقط موجب ایجاد شرکت هایی نظیر اینتل و گوگل شد، بلکه فرهنگ فناورانه سیلیکون ولی را نیز مبنی بر ماموریت های ملی و امنیتی باز تعریف کرد. بعبارت دیگر، توسعه صنعت فناوری اطلاعات در آمریکا همپا با الزامات نظامی و دفاعی بوده و بازهم این پیوند، هرچند در قالب ها و زبان هایی متفاوت، پابرجا است.

تعامل پنتاگون و سیلیکون ولی؛ رابطه ای پرتنش اما پابرجا

در سالیان اخیر، اعتراضات گسترده ای از طرف کارکنان شرکت های فناوری مقابل همکاری با نهادهای نظامی ایالات متحده شکل گرفته است. بطور مثال، در سال ۲۰۱۸، کارکنان گوگل در واکنش به مشارکت این شرکت در پروژه میوِن که هدف آن بهره برداری از بینایی ماشین برای تحلیل تصاویر پهپادی در عملیات نظامی بود، با ارسال نامه های سرگشاده و برگزاری تجمعات اعتراضی، خواهان قطع همکاری با پنتاگون شدند. در نتیجه این فشارها، گوگل اعلام نمود قرارداد خودرا تمدید نخواهد کرد. به همین ترتیب، پروژه «Nimbus» که هدف آن ارائه زیرساخت های ابری و ظرفیتهای یادگیری ماشین به رژیم صهیونیستی بود نیز با اعتراض کارکنان آمازون و گوگل روبرو شد.
با این حال، این اعتراضات هیچ گاه نتوانستند روند کلان همکاری میان صنعت فناوری و نهادهای دفاعی آمریکا را متوقف کنند. پروژه های مشابه بوسیله پیمانکاران فرعی و سازوکارهای واسطه گری ادامه یافتند و خیلی از شرکتها ترجیح دادند این همکاری ها را از دید عمومی دور نگه دارند.
در همین حال، واحد نوآوری دفاعی آمریکا یا «Defense Innovation Unit» که در سال ۲۰۱۵ با هدف ایجاد تعامل مستقیم میان پنتاگون و استارتاپ های فناوری در سیلیکون ولی تأسیس شد، به تدریج جایگاه خودرا تثبیت کرده و الان با بودجه ای رو به افزایش، درحال گسترش به ایالت ها و مراکز فناوری دیگر در سراسر این کشور است. واحد مذکور به صورتی نقطه اتصال رسمی و ساختاریافته ای میان نهاد نظامی و اکوسیستم نوآوری تبدیل گشته که حضور آن بیان کننده عزم وزارت دفاع برای نهادینه سازی همکاری با صنعت فناوری است.
همزمان، نخبگان فناوری با گفتمان هایی چون «میهن دوستی فناورانه» تلاش می کنند روایت اخلاقی تازه ای از این همکاری ها عرضه کنند. افرادی چون پالمر لاکی، بنیان گذار «Anduril» و الکس کارپ، مدیرعامل «Palantir»، آشکارا از تعهد صنعت فناوری به غرب و لزوم پشتیبانی از سیاستهای امنیت ملی آمریکا سخن می گویند. کارپ در مجمع جهانی اقتصاد داووس ۲۰۲۳ اشاره کرد: «اگر با ما نیستید، اینجا جای شما نیست.» این گفتمان مبین آنست که همکاری فناورانه-نظامی دیگر فقط یک تصمیم اقتصادی نیست، بلکه به تدریج به قسمتی از هویت راهبردی شرکت های فناوری آمریکایی تبدیل می شود.
اجرای پروژه های همکاری گوناگون میان وزارت دفاع آمریکا و شرکت های فناوری، نظیر «Replicator»، نشان میدهد که هدف نه فقط استفاده از نوآوری های تجاری در جنگ افزارهای ارزان قیمت، بلکه گسترش دامنه مصرف نظامی فناوری های سیلیکون ولی است. به نقل از محققان مؤسسه کوئینسی، این پروسه نیازمند یک بازبینی اساسی در خود صنعت فناوری است؛ چونکه مرز میان ابزارهای مصرفی و تسلیحات نظامی بالاتر از پیش درحال از میان رفتن است.
جمع بندی
در نهایت انگار گسترش استفاده از هوش مصنوعی مولد در ارتش آمریکا فقط یک نوآوری فناورانه در سطح ابزار یا نرم افزار نیست، بلکه نشانه ای از یک تحول نهادی عمیق در ساختارهای تصمیم گیری، نظارت و ماموریت های امنیتی ایالات متحده است. این فناوری نه فقط به ارتقا کارآیی عملیاتی در میادین جنگی کمک می نماید، بلکه درحال تغییر دادن منطق سنتی تصمیم سازی نظامی، طبقه بندی اطلاعات و حتی تعریف مفاهیم کلیدی همچون تهدید، هدف و اقدام متقابل است. کارشناسان نظامی آمریکایی معتقدند که در چنین فضایی، دیگر نمی توان به مدلهای مرسوم «نظارت انسانی» یا کنترل متمرکز اتکا کرد؛ برای اینکه سرعت و مقیاس عملکرد مدلهای زبانی مولد از توان تحلیل و مداخله انسانی پیشی گرفته است.
در عین حال، رابطه تاریخی و ساختاری سیلیکون ولی با پنتاگون حال وارد مرحله ای نوین از هم زیستی فناورانه-نظامی شده است. این رابطه، که زمانی بر پایه قراردادهای تحقیقاتی دوران جنگ سرد شکل گرفت، امروز در قالب ادغام کامل فناوری های نوظهور در سامانه های تسلیحاتی، الگوریتم های تصمیم سازی و پروژه های راهبردی ادامه دارد. چنین روندی به مفهوم باز تعریف جایگاه صنعت فناوری در سیاست خارجی و امنیتی آمریکاست.
با این حال، خیلی از پرسش های حیاتی دراین خصوص بازهم بی پاسخ مانده اند. آیا می توان مسئولیت حقوقی تصمیمات اتخاذشده بر پایه خروجی های هوش مصنوعی را تعریف کرد؟ آیا مرز میان طبقه بندی اطلاعات و شفافیت عمومی در عصر تجمیع داده و تحلیل ماشینی قابل دفاع است؟ و مهم تر از همه، آیا رقابت فناورانه میان قدرت های جهانی، توجیه گر تعلیق اصول اخلاقی در بهره برداری نظامی از هوش مصنوعی خواهد بود؟

1404/02/20
11:47:28
5.0 / 5
16
تگهای خبر: ابزار , ارتباطات , استاندارد , اطلاعات
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان آنی تل در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۶ بعلاوه ۱
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

anitel.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آنی تل محفوظ است (1395-1404)

آنی تل


فناوری اطلاعات و ارتباطات

آنی تل، با اخبار و تحلیل های تخصصی، شما را در جریان آخرین تحولات دنیای فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار می دهد. دنیای فناوری، در یک نگاه